سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری است ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبکسری است
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 176214



سبکسری های قلم...
شاید اندکی تامل....
جمعه 91 مرداد 6 :: 6:42 عصر ::  نویسنده : الهه       

همیشه خودم سعی کردم جز اولین نفر هایی باشم که گفتم وقتی در مورد چیزی اطلاع کافی ندارین نظر ندین

ولی گاهی واقعا نمیشه سکوت کرد.....بعضی وقتا یه چیزایی رو می بینی که نمی تونی چشمات رو روش ببندی و بگی من که در این مورد اطلاعی ندارم پس ساکت باشم بهتره!

من نه کارگردانم نه بازیگر.... نه بابام تو تلویزیون کار میکرده و نه هیچ احدالناسی از فامیل های گرامی و محترم اینجانب!

اما به خودم حق میدم اعتراض داشته باشم....به خودم حق میدم اعتراض کنم چرا که اگه اعتراض نکنم میشم یکی از میلیون ها مخاطب خاموش تلویزیون که در برار نامردمی ها سکوت می کنن....

نمی دونم چرا هیچ کس پیدا نمیشه که به عموضرغامی بگه برادر من تو که همین طور فرت و فرت مجوز صادر میکنی برای برنامه هایی که 90درصدشون100در100آب خالصه خودت ازشون اندکی خبر داری؟

خودت تا حالا دو ساعت نشستی پای تلویزیون که ببینی از این دوساعت  1ساعت و 45دقیقش بد آموزی داره و اون یک ربع هم همش تبلیغه؟

یکی نیست به این کارکنان محترم رسانه بگه بابا برداران من ما مخطبیم.....مخاطبم آدمه هم درک داره به سلامتی هم فهمو و هم شعور.....!

یکی پیدا نمیشه بگه عزیزان ما مخاطبیم نه گوشامون مخملیه و نه دراز(بی احترامی به شخص شخیصه شمایی که داری متن رو میخونی نشه خودم رو عرض می کنم)

ماه رمضانه درست....!مردم لازمه برنامه ی شاد ببینن بازم درست اما شاد بودن به چه قیمتی....؟

مگه یه از صبح تا غروب سعی نکردیم روزه باشیم؟مگه چشم و گوش دهنمون رو نبستیم تا مبادا روزمون باطل نشه؟.....اون وقت نشستن و به هم دیگه خندیدن باعث نمیشه روزه باطل بشه؟

چند وقتیست از سیما شاهد برنامه ای هستیم به نام خنده بازار که کارش رو با هدف انتقاد از اوضاع جامعه شروع کرد....از حق نگذریم ابتدا شیوه ی جالبی داشت در انتقاد و آیتم هایی که واقعا وضعیت رو نشون میداد....

اما الان چی؟

این برنامه همچنان ادامه داره اما موضعش کاملا تغییر کرده......! اگر قراره انتقاد کنیم چرا شیوه ی درسته انتقاد رو یاد نمیگیریم؟

من و تویی هم که این طرف نشستیم بلدیم ادا و اطوار هم رو در بیاریم و بعد هم به ریشه هم بخندیم.....

به نظر میرسه که هم وطنان گرامیمون انتقاد رو با استهزا قاطی کردن.....!

آخه برادر من خواهر من انتقاد زمین تا آسمون فرق می کنه با استهزا.....!

تا کی قراره پوستمون همین طوری کلفت باقی بمونه و صدامون در نیاد؟!

شما قضاوت کنید خنده بازار انتقاد یا استهزا؟

 




موضوع مطلب :