اي خدا آخه اين چه تقديريه که براي روشنفکر جماعت قرار دادي.....يادتون باشه که قدر آدماي بزرگ رو بعد از مر گشون خواهند فهميد!

شما حالا هي خدا رو شکر کنيد ولي من مي بينم اون روز رو که هر جا ميري ميبيني همه کتابهاي نظري من در رشته هاي مختلف روانشناسي، ادبيات، فلسفه، تاريخ هنر، معماري، فيزيک، رياضيات، نجوم، و از همه مهم تر واژه شناسي گرفتن دستشون دارن مي خونن!

تازه رو جلدشون هم عکس منه که دارم با لبخندي مليح به مخاطبانم نگاه مي کنم!

حالا هي شما قدر من رو ندونيد!!!!

خدا رو شکر که رشته آقاي کارشناس فلسفه نيست :دي

وگرنه بايد نظريات ايشون رو هم در درس‌هامون مي‌خونديم و به زور توي مخ مبارک فرو مي کرديم! :دي

از همون اگزيستانسياليسم هم عجيبتر مي شد نظريات فلسفي اين جناب کارشناس! :دي

مورد جا افتاده:

5- کجاي پست من شبه بحث شماست!؟

اهم..... باز هم سلام مي کنم خدمت همه حضار عزيز و شرکت کنندگان در بحث اين پست.

به بنده خبر رسيد که شبهاتي و سوالاتي در باب جواب هاي بنده پيش آمده که لازم به حضور است.

اينجانب بعد از مشاهده گفت و گوهاي مذکور بر اين شدم که به سوالات، جواب هاي لازم و البته نسبت به پاره اي از اظهار نظر ها توضيحاتي را هم ارائه کنم!

1-در اولين و مهم ترين قسمت بايد بگويم که بنده در بخش جايزه به شدت با دياناي عزيز موافقم....! آخه خانم الهه... انصاف داشته باش کجاي دنيا کارشناس دعوت مي کنن تازه يه چيزيم ازشون مي گيرن! خانم الهه ديگه گذشت اون زمان که تو برنامه ها سر کارشناسا رو مي بريدن....؛ يا به قولي بعضيا "اون ... لولو برد"!

2- بايد بگم علمي که بنده بکار مي برم يک علم و روش کاملا تخصصي است... با اين که ريز گوشه هايي از علم فلسفه در آن جاري است اما اين فن کنلا محاسباتي و مطالعاتي است!

تمام پژوهش هاي بنده در باب کلمات، موجود است و مي توانم تمام آنها را ارائه کنم.. يعني تمام رفرنس ها ، دست نويس ها، معادلات ، محاسبات و مخصوصا انواع مختلف نمودار ها (از ستوني و دايره اي بگيريد تا خطي و نوساني و سينوسي!)

اتفاقا نه تنها من بلکه به طور شبا نروز گروهي از نيرو هاي متخصص ما در حال کار روي اين کلامات و ديگر کلمات هستند. و اين مژده رو من به شما مي دم که ما به زودي به تکنولوژي تحليل ديجيتال کلمات دست خواهيم ياف و جز 3 کشور برتر دنيا در اين اين فن مي شويم.

اصلا مي خواين تمام مراحل پيش رفتمون رو بگم بگم... بگم ....بگم....بگم....

3- راستي! آهاي فيلسوفچه عزيز! چرا بايد بهت بر بخوره!؟

****

عزيزان جان، اين فراز از حماسه پرسش و پاسخ هم به پايان رسيد.

اگر پرسشي بود بروز دهيد در اين تار نماي مجازي تا در قدمي ديگر پاسخ گوييم.

تا درودي ديگر بدرود

سفسطه رو خوب اومدي ديانا. معلومه همه وبلاگ ها رو با دقت دنبال مي کني ها! :دي

ولي الهه از روزي که داري لهجه مشهدي رو آموزش مي دي "کَلِه وَنگ" مشهدي حرف زدنم تا لغات خاص اين لهجه رو کشف کنم.

(اينم از اون کلمه ها بودا!!!)

نه فيلسوفچه جان همون وخت با خودم گفتم الان فيلسوفچه جوني مياد شاكي ميشه

شما خواهشا بهت برنخوره

در اينجا منظور از فلسفه همون سفسطه بود البت چون خودشون غايبن نميشه حرفي زد شايد يه علم جديد ديگه باشه كه ما ازش بي خبريم

ديانا منظورت چيه که رشته آقاي کارشناس فلسفه بوده؟

اِهِم اِهِم!!! به من برنخوره ها!!!:دي

اولا که الهه خانوم هديه شرکت کننده ها رو از کي تا حالا کارشناس برنامه ميده؟

تو دهات ما هزينه ها رو تهيه کننده (که اينجا الهه گل بانو هست) متقبل ميشه:-دي

بعدشم ببخشيد فکر کنم رشته تحصيليه کارشناس برنامه فلسفه باشه هاااااااااااااا ، احيانا آقاي کارشناس اشتباهي نيومدن اينجا؟:-دي

سلام مجدد عرض ميکنيم خدمت شما دوستان

با جلسه پرسش و پسخ در خدمت شما هستم..

خوب بابت سوال اول بايد بگم که جواب سوال مذکور :(شما كه خودتون مشهدي نيستين چه طور اين قدر دقيق معني واژه ها رو ميدونين؟) بسيار تخصصي است و به اطولا خارج از حيطه دانش شما است در نتيجه، سوال بعدي....!

موسي کوتقي: همون ياکريم خودمونه ديگه

سرکن : تراش

نارنجک : يه مدل شريني فکر کنم منظورشون ازين نون خامه اي هاس

پاتروم : سرپيچ لامپ

کخ زير پلاس: يه چيز تو مايه هاي آب زيرکاه

حالا جايزه چي بهم ميديد؟

سلام.

البته اين داستان قشنگ بود ولي يه داستان دارم که مطمئنم اگر بخوني ميگي اون از همه قشنگتره.

راستي در مورد اين آموزش گويش مشهدي يه چيزي خونده بودم که جنبه شوخي داره. اميدوارم ناراحت نشيد.

آموزش گويش مشهدي:

مو بوروم: من برم.

مو بوروم: ميبُرم.

مو بوروم: مي بَرَم.

مو بوروم: من برنده مي شم.

مو بوروم: من مو بور هستم.

سلام عرض مي کنم خدمت شما دوستان عزيز و علاقمدان به مبحث شيرين نقد واژه ها!

در اين قسمت سعي خواهيم کرد که با نقد دقيق و ادبي آنها را ريشه يابي کنيم، همراه ما باشيد:

1- ممکن است برخي اين عبارت را با عبارت " موسي، تقي کجاست؟" اشتباه بگيرند. اين عبارت به طور جدا گانه خود داراي معني ميباشد اگر موسارا نمادي استعاراي از يک شخص حقيقي بگيريم و تقي را يک شخص حقوقي در خواهيم يافت که اصلا اين يک عبارت کاملا تخصصي و حقوقي است که جهت رفع ابهام کردن شخصيت هاي حقوقي به کار مي رود.

2-در اين قسمت مي توان در يافت که از آنجا که اين واژه بسيار قديمي مي باشد و گاها شنيده شده که آن را براي گاري بکار مي بردند با کمي باز گردان امروز هم به عنوان وسيله نقليه استفاده ميشود ... لازم به ذکر است که نام "پاترول" را هم از اين گرفتند.

3-سرکن عبارتي بس شرگرف است و داستان ها دارد که به علت ضيق وقت بايد در جلسات بعد برسي شود.... در همين حد بگويم که کلمات "سرکه، سرخر، سر سخت، سرطن، کن سلوقون و دمپايي لا انگشتي" از اين واژ استخراج شده است.

4-در اين جا مي بينيم که "ک" به کار رفته در آخر مي تواند "ک" تصغير باشد و به معناي کمي کوچک تر از نارنج که البته به معناي ليمو ترش نرسيده و آفتاب خورده است که پوستش به زردي مي زند..... البته از آنجا که وقتي آن ليمو ترش ها را پرت مي کردند جايي و مي تر کيد امروزه از اين واژه براي مواد منفجره پرتابي هم استفاده مي شود.... البته بعضي ديگر هستند که آن را براي "نارنگي" ها به کار مي برند.

5- اين مورد بر خلاف ظاهر پيچيده اش کاملا معني روان و ساده اي دارد..... اين واژ] معادل مشهدي واژه "اگزيستانسياليسم" است.

(کسي موردي داره )

====================

اين هم از جلسه اين هفته

سوالي نبود!؟

انسان براي پيروزي آفريده شده است، او را ميتوان نابود کرد ولي نميتوان شکست داد....

سلام الهه جان

اميدوارم حالت خوب باشه

به وبت که سر زدم خيييلي زيبا و خواندني بود

توهم پيش من بيا

اگه با تبادل لينک موافقي خبرم کن