سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری است ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبکسری است
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 173626



سبکسری های قلم...
شاید اندکی تامل....
سه شنبه 90 تیر 14 :: 5:5 عصر ::  نویسنده : الهه       

دیشب بچه های همسایه سمت راست خونت گرسنه شبشون رو صبح کردن خبر داشتی؟

دیروز همسایه سمت چپیتون به خاطره این که نتونست کمترین خواسته های بچه هاش رو انجام بده جلوشون خجالت کشید آخه پول نداشت،میدونستی؟؟؟

هفته پیش همسایه رو به روییت به خاطره این که نتونست قبض آب رو پرداخت کنه ،آب خونش رو قطع کردن....خبر تازه ای بود نه؟؟؟

ماه قبل پدر یه خانواده برای این که نتونست از عهده بدهی هاش بربیاد به زندان رفت،دقیقا چهار تا خونه با تو فاصله داشت!عجیبه نه؟

دختر همسایه دیوار به دیوارت نتونست ازدواج کنه میدونی چرا؟؟؟؟چون پول نداشت جهیزیه هرچند ساده ای تهیه کنه

پسر هماسیه دیوار به دیوارت نتونست ازدواج کنه می دونی چرا؟؟؟؟چون پول نداشت که یه خونه هرچند خیلی کوچیک تو پایین ترین نقطه شهر اجاره کنه

 

 

چی داره میگذره اطرافمون وما ازش بی اطلاعیم؟مگه نه این که حق همسایه واجبه؟پس چرا ما حتی نمیدونیم که همسایمون دیشب گرسنه خوابیده؟؟؟

با زندگی های آپارتمانی حالا ارتباط ما محدود شده با واحد بغل دستمون و اگه احیانا خیلی(!)انسان وارسته ای باشیم سالی یه بار هم از احوال همسایه طبقه بالا (یا)پایین خبر میگیریم.اصلا هم به این موضوع فکر نمیکنیم که از هر طرف که حساب کنی تا چهل تا خونه با تو همسایه اند و واجبه که ازشون خبرداشته باشی....حالا چهل تا خونه هم نه اصلا از پنج تا خونه این طرف تر و اون طرف ترت خبر داری؟

الجار ثم الدار......این حدیث رو هم که حتما تا حالا بارها و بارها شنیدی.....در مورد بانو فاطمه زهرا(س)هم که حتماخبرداری دیگه؟میدونی که تو دعاهاشون همیشه اول همسایه رو دعا میکردن و بعد اهل خونه خودشون رو؟

اون وقت ما کوچکترین وظیفه که اذیت نکردن همسایه ست رو هم انجام نمیدیم.....چرا؟؟؟

شما بگید من چه گناهی کردم که باید پنجره اتاقم رو به خونه ای باشه که بچه کوچیک دارن و این بچه دلش میخواد جوجه داشته باشه و از قضا این جوجه مشکل خواب داره و شب ها خوابش نمیبره!!!من چرا باید جیک جیک این جوجه رو شبها تحمل کنم؟؟؟؟؟

شما بگید من چه گناهی کردم که باید پنجره اتاقم رو به خونه ی یه مادر بزرگ مهربون باشه که از قضا کلی بچه و نوه و نتیجه داره که همش هوس میکنن شام رو در خونه مادربزرگشون میل کنن و اتفاقا هم باید تو حیاط منزل مادربزرگ شام رو صرف کنند و بعدش هم برای تفریح و سرگرمی دور هم جمع بشند و تا دیروقت از هوای آزاد استفاده کنند گل بگند و گل بشنوند؟؟؟؟؟؟

کاش یه ذره بیشتر حواسمون رو جمع کنیم....حالا که قرار نیست به همسایمون کمک کنیم حداقل مواظب باشیم که مزاحمش نشیم.....بیاید یک کم بیشتر مواظب کارامون باشیم.....اندکی تامل!!!




موضوع مطلب :