سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری است ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبکسری است
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 30
کل بازدیدها: 173698



سبکسری های قلم...
شاید اندکی تامل....
دوشنبه 90 خرداد 30 :: 5:1 عصر ::  نویسنده : الهه       

شده تا حالا تصمیم بگیری یه چیزی بنویسی ولی بعد هرکاری که میکنی نتونی حتی یه جمله کوتاه در موردش حرف بزنی؟؟؟؟

این دقیقا همون منم..............

نمیدونم از تابستونه....از گرمی هواست.......از دلتنگیه.........از بی کاریه..........یا از رفیق نابابــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ........

شده تا حالا منتظر یه چیزی باشی  که فکر کنی اگه بهش برسی خیلی خوبه بعد که بهش رسیدی ببینی نخیر اون جوریا هم که فکر میکردی نیست.....یعنی اصلا اونجایی که  از دور میدیدی سراب بوده نه آبادی.........

این دقیقا وضعیته منه................

یه مدت خیلی زیادی بود که منتظر بودم تا امتحانام تموم شه،اما حالا که تموم شدن.........................!

از یه طرف بیکاری و می تونی هر کاری که دلت خواست بکنی

از یه طرف هم دلت نمی خواد هیچ کاری بکنی،تازه از اون طرفه دیگه هم(حالا چندتا طرف داره خدا عالمه!)عذاب وجدان کنکور رو داری میدونی که باید از تابستون شروع کنی تا موفق بشی ولی حوصله درس رو هم نداری...................وقتی تلویزیون و برنامه های تبلیغاتی رو نگاه میکنی می بینی همه دارن در مورده کنکور91حرف میزنن......اصلا انگار نه انگار که هنوز کنکور90 های بیچاره کنکورشون رو ندادن بهشون به چشم یه بیمار لاعلاج نگاه میکنن که دیگه اگه تا حالا کاری نکردن دیگه از الانم بیخیال شن(البته در این مورد کاملا حق با دوستان گلمون!در موسسات تبلیغاتیه!!!!!)با نگاه کردن به این تبلیغ ها دلت میخواد مشت بزنی به شیشه تلویزیون و دستت رو ببری همه این مدیران موسسات رو خفه کنی!!!!!!.....................

- موفق ها از تابستان شروع میکنند........(گام اول)

- گروه آموزشی جوکار(گاج)

- به زیر آوری چرخ نیلوفری را(کانون فرهنگی آموزش)

- هرجا سخن از اعتماد است//نام بانک ملی ایران می درخشد!!!!!...............نه ببخشید اشتباه شد این یکی قاطی بقیه تبلیغ ها شده!!!!!

- رزمندگان اسلام............

- علوی

- مبتکران

- گزینه دو

- مرگ

- کوفت

- زهر مار!!!!!

-بیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییب

وقتی آدم عصبانی باشه،شایدم عصبانی براش واژه خوبی نباشه وقتی که آدم اعصابش بهم ریخته باشه دیگه نوشتنش از این بهتر نمیشه!!!!!

وقتی هم که میام وبلاگم از دنیا ناامید میشم!!!!!یه وقتایی فکر میکردم که اگه نوشته هام تو مجله پارسی نامه نوشته بشه یعنی خیلی عالین یعنی برگزیده ان یعنی همه میان بازدید از وبلاگت ولی....................

دو تا پست قبلیم منتخبه پارسی نامه بود ولی گویا الان همون قضیه نتیجه عکسه که بالا گفتم به جای این که خواننده های وبلاگم افزایش پیدا کنن سیر نزولی داشته!!!!!!!!

اصلا خوشم نمیاد از این که مثل بعضی از وبلاگ ها التماس کنم یا شایدم تهدید که بیاین وبلاگم یا برام نظر بذارین.......ولی هر نویسنده ای حالا چه نوشتش در عالم واقع نوشته بشه چه به صورت الکترونیک و در عالم مجاز وقتی که بدونه نوشتش خواننده داره باعث دلگرمیش میشه!!!!!

واقعیتش اینه که الان خودمم  نمی دونم که می خواستم چی بگم شما اگه فهمیدین به منم بگین!!!!

 

 

پ.ن1:سلام

پ.ن2:شاید این حالم به خاطره خبریه که شنیدم:این که المپیاد ادبی هیچ کس از مشهد رتبه نیاورده!ناراحتیم به خاطره خودم نیست چون من سپرده بودم به خدا و اگه قبول نشدم حتما خدا نخواسته ولی..........آدم بعضی وقتا وقتی می بینه حقش نا حق میشه و نمیتونه هیچ کاری بکنه حرصش میگیره!!!!!!به قول یکی از دوستان بعضی وقتا عدالت یعنی تهرانی بودن!!!!

پ.ن3:در پناه حق.....................

 




موضوع مطلب :