سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری است ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبکسری است
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 30
کل بازدیدها: 173705



سبکسری های قلم...
شاید اندکی تامل....
شنبه 90 خرداد 21 :: 10:50 عصر ::  نویسنده : الهه       

انتقاد................................................

تا حالا چه قدر تو زندگیت این کلمه رو شنیدی؟

به نظرت اگه تو جامعه ها یه ذره وجود داشته باشه چه اتفاقی میفته؟اگه همه آدما ظرفیت شنیدن انتقادهای سازنده رو داشتن چی میشد؟

تو جامعه ما همه اهل انتقادن!!!!!همه انتقاد رو دوست دارن!!!همه از شنیدنش لذت می برن!!!!همه دوست دارن از بقیه انتقاد سازنده(!)کنن!!!!

خب البته فقط یه عیب خییییییییییییییییییییییلی کوچولو داره جامعممون.....درسته که همه اهل انتقادن فقط تقریبا همه قریب به اتفاق دوست دارن که این انتقاد مخصوص بقیه باشه ....در واقع همه دوست دارن انتقاد رو بشنون اما فقط برای بقیه!!!

البته نباید گذشت از نقدهای بی انصافانه ای که افراد حتی بدون ذره ای آگاهی و اطلاع از اون موضوع شروع به ترور شخصیتی طرف میکنن.....

متاسفانه بارها دیده شده که وقتی ذره ای انتقاد از طرف مقابل میشه ما و در کل جامعمون دنبال این هستیم که فرد منتقد رو یه جوری از صفحه روزگار محو کنیم تا مبادا که حرفاش به گوش بقیه افراد برسه و بقیه هم جرات کنن حرف دلشون رو بزنن!!!!بارها شاهد قطع شدن برنامه های تلوزیونی یا توقیف شدن روزنامه هایی بودیم که یه ذره شجاعت از خودشون به خرج دادن و پا رو از مرز خط قرمز ها فراتر گذاشتن!!!!!حتی تو همین دهکده بزرگ جهانی اینترنت  هم این اتفاق میفته و هرکس ذره ای حرف داشته باشه مشمول قوانین جالب و جذاب ف ی ل ت ر ی ن گ !!!!!میشه...............

چرا باید این جوری باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا سعی نمی کنیم یه ذره!فقط یه ذره انتقاد پذیر باشیم؟؟؟؟؟؟

امروز رفتم یه موسسه که مشاوره تحصیلی رایگان(!)می دادن!!!!!

خب حالا میگذریم از توصیف سردابی که دانش آموزا رو توش جمع کرده بودن و دروغ بزرگی که در مورد مشاور به دانش آموزا گفته بودن.....متاسفانه وقتی دوست گرام بنده یه سوال خیلی اساسی از جناب آقای مشاور محترم به گفته خودشون روانشناس(!)پرسید،وجناب مشاور از جواب دادن عاجز موند شروع به سفسطه و مغلطه کرد و دوست گرام رو یه جورایی با خاک کوچه یکسان کرد!!!!منم که نتونستم این صحنه رو تحمل کنم گفتم:نفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس کش!!!!!

در واقع طرفداری دوستم رو کردم که متاسفانه بنده هم با خاک کوچه یکسان شدم!!!!

خب چون تعداد افراد زیاد بودن صلاح ندیدم که جواب این جناب مشاور رو بدم و تنها کاری که اون لحظه تونستیم بکنیم این بود که صحنه رو ترک کنیم .....وحالا بماند که پشت سر ما این جناب کارشناس چه تهمت های ناروایی که نزدن!!!(من یکی که ازش نمیگذرم!)البته بعد از ما چند نفر دیگه هم که ما حرف دلشون رو زده بودیم صحنه رو ترک کردن!

خلاصه ماجرا اینه که بعد از این که رفتیم اعتراض درمورد این آقا وقتی موسسه دید که ما داریم از مشاور محترمش بد می گیم حتی حاضر نشد حرفای ما رو بشنوه و سرانجام این شد که ما رو از اون موسسه بیرون کردن!!!!البته این موسسه یکی از موسسات معروف در سطح کشوره که مطمئنم اگه اسمش رو بگم همه می شناسنش......

این اتفاقات نمی افتاد اگه یه ذره فقط یه ذره این جناب کارشناس انتقاد پذیر می بود و قبول می کرد که کارشون اشتباهه!!!!!!

البته ناگفته نماند که انتقاد کردن هم شرایطی داره که باید رعایت بشه..........بیایم یه کوچولو بیشتر انتقاد پذیر باشیم

 

پ.ن1:سلام

پ.ن2:بدجوری امروز اعصابم بهم ریخت به خاطره قضیه ای که امروز بالا تعریف کردم!!!

پ.ن3:شما بیشتر دوست دارین انتقاد بکنین یا انتقاد بشنوین؟؟؟؟؟اصلا اگه کسی ازتون انتقاد کرد قبول می کنین یا با کله میرین تو شکمش؟؟؟؟؟

پ.ن4:دو تا امتحان دیگه بیشتر نمونده.........ولی از4تیر دوباره باید برم کلاس های تابستونی(چه باکلاس!)

پ.ن5:در پناه حق




موضوع مطلب :