• وبلاگ : سبكسري هاي قلم...
  • يادداشت : تنهايي-تاوان قسمت دوم...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    اول اينکه دقيقا حس تو رو دارم شايد يه عالمه از تو بدتر. نمي خوني وبمو ديگه. الان دقيقا يه پست نوشتم در مورد اين

    دوما اين مهندس فخريه همين آق مهندس خودمون نيست که اشتباهي نوشتي وحيد...ايشون سيد محمد رضا فخري هستن ها:دي

    سوما اينکه سمانه نه به اون چشم غره ي ديروزش که داشتم با تو حرف ميزدم نه به اين قربون صدقه اش...اوه اوه:دي

    پاسخ

    چه خشن!!!!!!عليك سلام....خب دعوا نداريم كه ميام الان!!!!!!.....تو كه همه خانواده آقاي فخري رو نميشناسي شايد اين وحيد پسر عموي آقاي فخري باشه:دي........حسود هرگز نياسود تسنيم خانوم:دي........چشم غره ديروزش هم به خاطر اين بود كه تنهاش گذاشته بود:دييييييييييي